او از نقشه پرداز دیگری به نام " والترز " که در انجمن نقشه برداری نیروی دریایی آمریکا مشغول به کار بود ، دعوت به همکاری نمود . آن دو نقشه ها را شبکه بندی نمودند  و بر روی کره ای آنها را ترسیم کردند و کشف جالبی کردند : نقشه های " پیری ریز " نه تنها از نظر دریای مدیترانه و بحر المیت بلکه از نظر ترسیم سواحل امریکای شمالی و جنوبی و ناهمواری های قطب جنوب کاملا دقیق بودند. این نقشه ها به غیر از مرزهای قاره ها و مناطق مختلف ، وظعیت توپو گرافی منطقه را نیز به طور کاملا صحیح مشخص می نمودند و تمامی سلسله کوه ها و قله ها و جزایر و رود خانه ها و دشت ها نیز با منهای دقت ترسیم شده بودند.

در سال سال 1957 " سال جغرافیا " این نقشه ها به " جسوییت فادر لاینهم " رئیس رصد خانه وستون سپرده شد. وی پس از بررسی های فراوان صحت نقشه ها را تایید کرد. صحت نقشه های مناطقی که هنوز هم شناخت زیادی از ان نداریم .

از همه جالب تر سلسله کوه های قطب جنوب است که با اینکه بر روی نقشه های "پیری ریز " ترسیم شده اما تا سال 1952 کشف نشده بود.این سلسله کوه ها صد ها سال است که با یخ پوشیده شده است و نقشه های آن امروز با کمک دستگاه های بازتاب امواج تهیه و ترسیم گردیده اند.

تحقیقات جدید پروفسور " چارلر هـ . هاپگود " و ریاضی دان معروف " ریچارد و . استراچان " ، حقایق باورنکردنی ای را روشن کردند . با ممقایسه ی نقشه های " پیری ریز" و عکس های هوایی ای که توسط ماهواره ها از زمین تهیه شده ، کاملا آشکار است این نقشه ها باید به کمک عکس های هوایی ای که از ارتفاعات بسیار زیادی گرفته شده ، ترسیم شده باشند.

چگونه چنین چیزی امکان دارد؟!! باید سفینه ای از ارتفاع بسیار زیاد و درست بالای شهر " قاهره " ، دوربین خود را به طورعمودی به طرف زمین تنظیم و عکس برداری کند تا هر منطقه ای که در شعاع 8000 کیلومتری شهر " قاهره " قرار دارد ، دقیقا در میدان دید عدسی دوربین قرار بگیرد.

با این روش عکس برداری هرچه کشور ها و قاره ها از مرکز دید عدسی دورتر می شوند، کوچکتر وبه علت کروی بودن زمین ، خمیده ی رو به پایین به نظر می رسند .مثلا آمرکای جنوبی کشیده و خمیده به نظر میرسد ، یعنی درست آنطور که در نقشه های " پیری ریز" و عکس های هوایی ماهواره های آمریکایی مشخص است.

اینجا چند سوال پیش می آید که باید به آنها پاسخ دهیم :

بدون تردیدد ، تهیه و ترسیم این نقشه ها توسط اجداد ما امکان نداشته و مطمئنیم که این نقشه ها به کمک فناوری های فضایی امروزی تهیه می شوند . پس چگونه می توان این معما را حل کرد؟! آیا باید این افسانه را که فضانوردان باستانی (در برخی تمدن ها خدایان) این نقشه ها را نازل کرده اند را بپذیریم؟! جالب است بدانیم که بدانیم " پیری ریز" نقشه هایش را از روی نقشه های دیگری که آنها نیز از روی نقشه های دیگر تهیه شده بودند ، ترسیم کرده که تا به امروز اصل آن نقشه ها بدست نیامده است! با این که تاریخ نقشه های " پیری ریز" مربوط به قرن هجدهم است ، اما وجود چنین نقشه های دقیقی در این قرن نیز قابل توجیه نیست.

نقشه بردار هرکسی که بوده ، مسلما قادر به پرواز در ارتفاع بسیار بالا و نقشه برداری از آن نقطه بوده است.

شهر باستانی " نازکا "

شهر باستانی " نازکا " در کشور پرو در کنار سلسله کوه های "آندز" که زیاد از دریا دور نیست ، قرار دارد. در دره ی " پالپا " ، قطعه زمین مسطحی وجود دارد که دارای شیار هایی به طول شصت کیلومتر و به عرض 1.6 کیلومتر است . این زمین پر از قطعه سنگهایی که بسیار شبیه به آهن زنگ زده می باشند ، است. بومیان ، این منطقه را با وجود اینکه هیچ پوشش گیاهی ندارد ، " پامپا " - به معنای پ.شیده از علف و گیاه – نامیده اند. اگر در بالای این منطقا پرواز کنیم ، به راحتی میتوانیم خطوط هندسی بزرگی را که گاهی موازی و گاهی متقاطع و یا به شکل ذوزنقه می باشند ، تشخیص دهیم . باستان شناسان معتقدند که این خطوط ، راه های اینکاها بوده است . این خطوط موازی که بعضی از انها تا جلگه پیشرفته است و در انتها ، به بن بستی می رسد ، چه کاربردی برای " اینکاها " داشته است ؟؟!!

در طبیعت این قسمت ، کوزه ها و سفال گری های "نازکایی" به طور پراکنده یافت می شود. اما باز از روی ساده و سطحی نگری ماست اگر این  خطوط موازی و متقاطع را به تمدن "نازکایی" نسبت دهیم.

تا سال 1952، دی این منطقه هیچ گونه حفاری و کاوش دقیقی انجام نگرفته و در تاریخ نیز ، چیزی از وجود یا بازدید این منطقاه گفته نشده است. تنها در این اواخر با اندازه گیری و بررسی نحوه ی وجود خط های موازی و متقاطع ، بیان گردید که این خطوط نوعی نقشه ی نجومی است!

پروفسور " آلدن ماسون " که کارشناس باستان شناسی در پرو میباشد ، معتقد است این خطوط به مذهبی خاص مربوط است یا شاید هم نوعی تقویم باشد.

زمانی که برفراز 60 کیلومتری این منطقه پرواز می کنیم ، این منطقه بسیار شبیه به یک فرودگاه است.

آیا این نظریه موضوع غیر قابل باوری است؟!

در کندو کاو هایی که بر اساس روش های کهن باستان شناسی انجام می گیرد ، هر موضوعی را با توجه به پیش زمینه ی قبلی و طرز تفکر سنتی حاکم ، تفسیر و توجیه میکنند وبا طول و تفسیری که به آن می دهند ، جواب تمام سوال ها داده می شود و دیگر جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی ماند.

باستان شناسان کهنه کار ، اصلا نمی پذیرند که " اینکاها " دارای تمدن و فن آوری پیش رفته ای بوده اند . بنابراین با این طرز تفکر به هیچ وجه قبول نمیکنند در آن زمان هواپیمایی وجود داشته ونیاز به فرود گاهی مانند این منطقه بوده است. پس بنابر تفکر این باستان شناسان ، چه دلیلی بر وجود این راهها برای "اینکاها" میباشد؟!

به نظر من ، ایجاد چنین شبکه ای با این وسعت ، حتما از روی مدلی به طور دقیق پیاده شده و یا اصلا ساخت آن به دستور مستقیم فضانوردان بوده است.

البته هنوز نمی توانیم با اطمینان کانل نظر دهیم که این زمین "نازکا" ، فرودگاه بوده است. چون به هر حال در ساخت فرودگاه نیاز به آهن است و آهن پس چندین سال از بین میرود ودیگر اثری از آن باقی نمیماند تا بتوانیم نظری قطعی دهیم ، البته اگر از مصالح سنگی استفاده شود ، آثار ان باقی می ماند.

واقعا چه اشکالی دارد که بپذیریم که این خطوط به این علت برروی قطعه ای از زمین ترسیم شده اند که فضانوردان( در اینجا منظور موجوداتی از فرای زمین) محل فرود را نشان دهند و بنابراین آنان در جریان آماده شدن همه چیز بر طبق دستوراتشان قرارمی گیرند. شاید سازندگان این شبکه ی هندسی هیچگونه شناختی از ماهیت کار خود نداشتند، اما این امکان نیز وجود دارد که به آنچه که مورد نیاز خدایان( فضا نوردان ) برای فرود بوده است ، آشنایی داشته اند.

نقشه های بزرگ و بجسته ی زیادی در کوهستان های " پرو" کنده کاری شده است ، مسلما برای اعلام نشانه هایی به آنان که در هوا پرواز می نمودند ، بوده است. در غیر این صورت ، این نقش های عظیم چه کاربردی داشته است؟؟!....

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: